مگر اینکه با یک تور همراه شوی که راه را بدانند و محل اقامت داشته باشند، آن وقت اگر دوست درختها باشی و خویشاوند خاک، میتوانی از تماشای طبیعت لذت ببری و آلودهاش هم نکنی.
تورهای طبیعت زمان دارند؛ مثلاً ششماه دوم سال درخواست برای تور کویر و ششماه اول، درخواستها برای تور جنگل بیشتر است. این را «محمدمهدی میرجعفریان» که راهنمای تورهای طبیعت و کویر است؛ میگوید. با او دربارهی سفر به طبیعت حرف زدیم.
- تورهای برعکس
کسانی هستند که زمان برعکس را انتخاب کنند؟
بله، بعضیها دنبال تجربههای خاص هستند. برای همین چلهی زمستان؛ یعنی دقیقاً در ماه دی و بهمن به جنگل میروند و سقف میزنند و یا چند روزی در چادر، زیر باران و مه و سوزو سرما میمانند. اینها، دنبال تجربهی زندگی در شرایط سخت هستند.
البته در تورهای گروهی طبیعت، موقعیت و محل اقامت مشخص است و مشکلی ندارد؛ اما هستند خانوادههایی که به تورهای زندگی در شرایط سخت میروند.
- در شرایط سخت
شما بهعنوان راهنمای تور به چه شرایطی، شرایط سخت میگویید؟
یعنی دسترسی به هیچچیزی نداری. میروند در طبیعت، جایی که نه هتل و مرکز اقامتی هست و نه آب گرم، نه اینترنت، نه تلفن و نه حتی ماشین! تنها دسترسی آنها یک ماشین است که ممکن است از قبل به او اعلام کنند چندروز یکبار بیاید و سر بزند. به این سبک میگویند سبک رمبو که معمولاً تورها برگزار نمیکنند و بیشتر خود افراد بهصورت خانوادگی یا گروهی اقدام به این کار خطرناک میکنند.
چرا خطرناک است؟
فکر کنید شب در جنگلی که هیچ حفاظتی ندارد و کلبهای نیست، در طبیعت هستید؛ یعنی سقفی روی سرتان نیست، انواع حیوانات ممکن است سمت شما بیایند. شبها در جنگل هیچ نوری نیست و صداهای عجیب و ترسناک میپیچد و استرسهایی هم دارد. اگر زمستان باشد که خیلی خطرناک است. چون شما نمیتوانید آب وهوا را کنترل کنی در سالهای گذشته گروههایی به مکانهایی رفتند که هوا بسیار سرد شده و ماشینی که با آن قرار داشتند بهطور اتفاقی آنها را پیدا کرده که نزدیک به یخزدگی کامل بودند. یعنی برای یک ماجراجویی جانشان به خطر افتاده! چون نمیدانند حداقل اگر قرار است چنین خطری کنند به مناطقی بروند که ارتفاعش با سطح دریا یکی باشد.کسانی که به جنگل میروند باید در رودخانه استحمام کنند. خوابیدن و پیادهروی در جنگل بهخصوص در زمستان خطرناک است، احتمال افتادن در مردابها هست.
- راه نجات از مرداب
چرا سفر گروهی و به دل طبیعت زدن با تور مناسبتر است؟
چون همهچیز از قبل پیشبینی شده و امکانات اقامتی وجود دارد. ما وقتی گروهی از مسافران را به طبیعت میبریم، آموزش می دهیم در هرمنطقه چهطور آتش درست کنند. چون وقتی در جنگل هیزم را روی سطح جنگل میریزید و آتش درست میکنید، کار اشتباهی انجام میدهید. این کار، هم به سطح خاک آسیب میرساند و هم زمین را زشت میکند. زمین را باید به ارتفاع 25 تا 30 سانتیمتر گود کنید، داخل زمین آتش روشن کنید یا مثلاً در پیادهروی جنگل از مسیرهایی میرویم که آنها را میشناسیم و مجهز میرویم و هم یاد میدهیم اگر کسی در مرداب افتاد چهطور خودش را باید نجات بدهد.
چهطور نجات بدهد؟
در مرداب عرض پایت باید زیاد شود تا فرو نروی پس باید زانویت را خم کنی انگار روی زانو مینشینی در این حالت بیحرکت میمانی اما هرچه پایت را روی زمین فشار بدهی انگار میخ را توی شن فرو کنی و بیشتر فرو میروی.
اگر برنامهریزی برای تورهای طبیعت درست انجام شود جنبهی آموزشی هم دارد؛ مثلاً ما آموزش میدهیم کوچکترین زباله را هم در طبیعت نباید رها کنند. در آخر کمپ حتماً سرکشی میکنیم که زبالهای روی زمین نمانده باشد در تور طبیعت بیشتر باید مراقب طبیعت باشیم خیلیها چادر که میزنند درختچههای کوتاه را قطع میکنند ما به مسافران نحوهی درست چادر زدن روی زمین را یاد میدهیم.
- از راه ستارهها برکرد!
از کمپهای کویری بگویید.
در کویر معمولاً بین دوتا تپهی شنی که محلیها به آن تپهها، کوهچه میگویند کمپ میزنیم که معمولاً جایی است که یک ورودی دارد و دورتادورش باز نیست.
این، هم بهخاطر چرخش هواست، هم در قدیم ساربانها و بیابانگردها برای اینکه راهزنان و دزدان نتوانند از دو طرف محاصرهشان کنند و از راهی بیایند که امکان دفاع داشته باشند، به این مکانها پناه میبردند. چون راهزنها از بالای تپه نمیتوانستند حمله کنند و در شن لیز میخوردند و فرو میرفتند و این از قدیم مانده است.
کدام تور را بیشتر دوست داری کویر یا جنگل؟
سؤال سختی است اما من خودم تور کویر را بیشتر دوست دارم، چون کویر تمیز است، بهقول محلیها میگویند خاک کویر پاک است، چیزی را به خودش نمیگیرد. اما شمال میروی هرجای جنگل که بروی کثیف است.
کویر چه خطراتی دارد؟
گمشدن بدترین خطر کویر است و مساوی است با مرگ. خطر عقربزدگی ومارزدگی هم هست؛ اما چون معمولاً مار و عقربزدگی اتفاق میافتد و در کمپها امکاناتی برای مداوای اولیه هست و از طرفی هم امکان رساندن بیمار به بیمارستان وجود دارد. اما اگر گم بشوی بسیار خطرناک است در کویر هیچ دیواری نیست که اکوی صدایت را بگیرد برای همین هرچهقدر داد بزنی صدایت به صدایی نمیرسد. در شنزار که بروی اینقدر تپهها شبیه هم است نمیتوانی راه را پیدا کنی و حتی خودت از راهی که آمدی برگردی... چون به فاصلهی بیست قدم که میروی ردپای قبلیات از بین می رود. تنها راه پیداشدن این است که صبر کنی تا شب و شب تمرکز کنی و از راه ستارهها برگردی یا شانس بیاوری و یک نفر بومی بهطور اتفاقی از آنجا بگذرد.